احتمالا تا به حال واژه «حاشیهنشینی» به گوشتان خورده است. حاشیهنشینی و آثار آن از بزرگترین معضلهای شهری در کشورهای در حال توسعه به شمار میرود که در نهایت به مشکلات اقتصادی و اجتماعی ختم میشود. ایران نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه با این مشکل دست به گریبان است و بخش قابلتوجهی از جمعیت ایران در حاشیهی شهرها زندگی میکنند. در این مطلب میخواهیم به این موضوع بپردازیم که حاشیهنشینی چیست و بر رشد آسیبهای اجتماعی چه تاثیری دارد.
حاشیهنشینی چیست؟
در تعریف حاشیهنشینی آمده که «پدیدهای است که با اسکان غیر رسمی و بدون مجوز گروه بزرگی از مردم در مکانی در کناره شهرها ایجاد میشود» و در تعریف حاشیهنشینان ذکر شده که «حاشیهنشینان بیشتر افراد مهاجر روستایی و عشایر (و کمتر شهری) هستند. این افراد بیشتر به علت رانش زادگاه خود و کمتر به دلیل عوامل جاذب شهری زادگاهشان را ترک کرده و به شهرها روی میآورند.
آنها از یک سو به دلیل عدم تطبیق با محیط شهری و از سوی دیگر بر اثر عوامل پسزننده شهری از محیطهای شهری پس رانده میشوند و به تدریج در کانونهای به هم پیوسته یا جدا از هم در قسمتهایی در حواشی شهر سکنی میگزینند. محل سکونت و نوع مسکن آنها با محل سکونت متعارف شهری متفاوت است. همچنین از نظر وضعیت فرهنگی و اقتصادی نیز با جمعیت شهری تمایز دارند.»
در واقع حاشیهنشینان افرادی هستند که میخواهند در شهر زندگی کنند و به دلایلی نتوانستهاند خود را با شرایط آن وفق دهند.
حاشیهنشینها از حداقل امکانات و خدمات بیبهرهاند و صرفا همهشان در «حاشیه» شهرها زندگی نمیکنند، بلکه به مرور زمان بسیاری از مناطق حاشیهنشین به بخشی از شهر تبدیل شده، اما خصلت بیبهره بودن از خدمات و امکانات با آنها باقی مانده است. همین تمایز و عدم برخورداری از امکانات باعث شده که این مناطق بستر ارتکاب جرایم و آسیبهای اجتماعی شود.
حاشیهنشینها کسانی هستند که به شهر مهاجرت کردهاند اما به علتهای مختلف نتوانستهاند با فضای اجتماعی اقتصادی شهر هماهنگ شوند. |
چرا حاشیهنشینی به وجود میآید؟
برای ایجاد پدیده حاشیهنشینی میتوان دلایل مختلفی را میتوان عنوان کرد. کم بودن درآمد سرپرستان خانوار، قیمت بالای زمین و هزینههای ساخت و ساز رسمی، بالا بودن هزینههای اجاره و رهن و در کل هزینههای بالای زندگی شهری باعث میشود مهاجرانی که به علت دافعههای مبدا (مانند بیپولی و بیزمینی) به شهرها روی آوردهاند، به محلههای زاغهنشین رانده شوند.
از طرفی نقش مدیریت شهری در گسترش پدیده حاشیهنشینی را نباید نادیده گرفت. اگر نظارت کافی بر ساخت و سازهای شهری وجود نداشته باشد و اگر منطقهبندی و کاربری زمینها مناسب نباشد و منطقهها به یک اندازه توسعه نیابند، زمینههای ساخت و سازهای غیر مجاز و شکلگیری آلونکهای حاشیهی شهرها به وجود میآید.
اصلیترین دلیل بهوجود آمدن حاشیهنشینی، عوامل دافعه مبدا (معمولا روستاها) است. |
حاشیهنشینی تهدیدی برای امنیت اجتماعی
موضوعی که همگان تایید میکنند آن است که حاشیهنشینی بستر وقوع جرایم است که علتهای زیادی دارد. از جمله آن میتوان به عدم نظارت کافی دستگاههای امنیتی مانند پلیس بر این مناطق، نرخ بالای بیکاری، فقدان روشنایی کافی در معابر و پایین بودن سطح رفاه اشاره کرد. فرد حاشیهنشین اگر نتواند برای سیر کردن شکم خود و خانوادهاش کاری پیدا کند، ناگزیر به جرم رو میآورد و این مناطق با توجه به شرایطشان برای اختفا و فعالیت مجرمان بسیار مناسب هستند.
بسیاری از جوانان حاشیهنشین که عمدتا به خاطر فقدان تخصص و آموزش کافی (که باز هم از کمبود امکانات و خدمات این مناطق نشأت میگیرد) نتوانستهاند در شهر شغلی برای خود دست و پا کنند، به مشاغل کاذب مانند دستفروشی، پهن کردن بساط، سیگار فروشی و… روی میآورند که این مشاغل خود میتوانند بستر آسیبهای اجتماعی دیگری باشند. برای مثال در یک مطالعه درباره اعتیاد مشخص شد که اکثر افراد مورد بررسی به مشاغل کاذب اشتغال داشتهاند.
یکی دیگر از آسیبهای اجتماعی پررنگ در مناطق حاشیهنشین، فحشا است که میتواند به گسترش بیماریهای تناسلی و ایدز و افزایش شمار مبتلایان به این بیماریها منجر شود که در نهایت چه از نظر اقتصادی و چه از نظر اجتماعی باری بر دوش دولت و کشور خواهد بود.
اگر بگوییم علت بالا بودن نرخ جرایم در مناطق حاشیهنشین بیکاری است، گزاف نگفتهایم. |
محیط اثرگذار بر انسان
امروزه اکثر جامعهشناسان و جرمشناسان به این نتیجه رسیدهاند که محیط تاثیر به سزایی در وقوع جرم دارد. جرمشناسان معتقدند فقر و کمبود مالی، بیکاری، اعتیاد، انتقامجویی، کینه و حسد از عوامل ارتکاب جرم هستند و با یک بررسی ساده میتوان دید که تمامی این عوامل در مناطق حاشیهنشین به چشم میخورد.
نزاعهای دستهجمعی نیز در این مناطق زیاد دیده میشود. حاشیهنشینها که اکثرا مهاجرین روستا هستند، خوی قومی-قبیلهای خود را حفظ کرده و گاهی درگیری کوچک بین دو نفر را اهانت به قوم خود به حساب میآورند که به درگیریهای خونین ختم میشود.
یکی دیگر از مشکلات حاشیهنشینی آلودگی محیط زیست است. در زاغهنشینها جدولکشی مناسبی وجود ندارد و فاضلاب منازل در کوچهها رها میشود. جمعآوری زباله مانند آنچه در شهرها میبینیم انجام نمیشود و در بسیاری از خانهها چهارپایان نگهداری شده و فضولاتشان همهجا پخش میشود. کشتارهای غیر رسمی و غیر بهداشتی نیز از جمله تخلفات و تهدیداتی است که حاشیهنشینی برای محیط زیست و بهداشت عمومی به همراه دارد.
این مناطق برای امنیت ملی نیز خطرناکند. از آنجا که در مناطق حاشیهنشین جوانان با محرومیتهای نسبی افرادی هستند که بالقوه از شرایط ناراضیاند، ممکن است با هر حادثهای یا با سازماندهی توسط افراد سودجو دست به آشوبهای خیابانی بزنند. کما اینکه پیش از این شاهد چنین آشوبهایی در کشور خودمان هم بودهایم که از جملهی آن میتوان به شورش سال 1370 مشهد اشاره کرد که تقریبا نصف شهر را به آشوب کشید و خسارات مالی و جانی فراوانی به بار آورد.
از جمله جرایم مناطق حاشیهنشین میتوان به سرقت، قتل، فحشا، خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی اشاره کرد. |
چه باید کرد؟
بر اساس آمار وزارت مسکن در ایران حدود 20 میلیون نفر حاشیهنشین داریم که با توجه به جمعیت ایران (80 میلیون نفر) عدد قابلتوجهی به شمار میآید. بیشک برای مقابله با پدیده حاشیهنشینی و جلوگیری از رشد آن باید به جای توجه به معلولها، به علتها توجه کرد.
همانطور که گفته شد اختلاف سطح زیاد بین شهر و روستا یکی از دلایل مهاجرت افراد است. باید سعی شود این اختلاف سطح برطرف شود. البته اینکه روستا ها به شهر تبدیل شوند درست نیست و انتظار نمیرود تمام امکانات شهرها برای روستا ها هم مهیا شود، اما باید سطح امکانات و خدمات در روستا ها تا حدی افزایش یابد که افراد به ماندن در روستا متقاعد شوند. زمانی که امکانات روستاها در حد صفر باشد، طبیعی است که افراد دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشند و زاغهنشینی را به روستانشینی ترجیح دهند.
از طرفی باید از گسترش مناطق حاشیهنشین شهرها با افزایش نظارت جلوگیری کرد. در عین حال پیشنهاد تخریب مناطق حاشیهنشین فعلی چندان منطقی به نظر نمیرسد و بهتر است این مناطق جزوی از شهر تلقی شده و برای توسعهشان برنامهریزی شود.
طبق آمارهای وزارت مسکن حدود بیست میلیون نفر (یک چهارم جمعیت ایران) در مناطق حاشیهنشین زندگی میکنند. |
جمعبندی
- حاشیهنشینی پدیدهای است که به علت رانده شدن افراد از مبدا (معمولا روستا ) و عدم تواناییشان برای تطابق پیدا کردن با شرایط مقصد (شهرها) به وجود میآید.
- مناطق حاشیهنشین به علت ویژگیها و بافت جمعیتی خاصی که دارند بستر انواع جرایم، فحشا و آسیبهای اجتماعی هستند.
- در ایران حدود بیست میلیون نفر حاشیهنشین وجود دارد که در صورت نداشتن برنامه باید شاهد رشد چشمگیر این تعداد در سالهای آینده باشیم.