اولین چیزی که با شنیدن نام «تهران» به ذهن میرسد، شلوغی و جمعیت فراوان است. تهران پایتخت ایران است و طبیعی است که پایتخت کشورها جمعیت بیشتری از سایر نقاط داشته باشند. اما آیا میزان جمعیت فعلی تهران منطقی است؟ آیا نرخ مهاجرت به تهران معقول است؟ چه علت یا عللی باعث میشود که مردم از سراسر ایران بخواهند به تهران بیایند و با وجود سختیهای زندگی در این شهر حاضر نیستند به شهر و دیار خودشان برگردند؟ در این مطلب قصد داریم علتهای مهاجرت به تهران و پیامدهایی را که بر شرایط این کلانشهر دارد مورد بررسی قرار دهیم.
آمار چه میگوید؟
بر اساس اطلاعات آخرین سرشماری نفوس و مسکن که به سال 1395 بر میگردد، استان تهران با سهم 20.2 درصدی مهاجرت در صدر استانهای مهاجرپذیر ایران قرار دارد. این در حالی است که دومین استان بعد از تهران، خراسان رضوی است که سهم مهاجرتش حدود 7.3 درصد برآورد شده و سایر استانها از جمعیت مهاجر کشور به طور متوسط سهم 2 تا 3 درصدی دارند.
این آمار نشان میدهد هر چند که طبق آمار طی سالهای اخیر نرخ مهاجرت در کل کشور کاهش داشته، اما همچنان تهران مقصد اصلی مهاجران است. در سالهای 90 تا 95 جمعیت مهاجران کشور نسبت به بازه مشابه قبلی 15 درصد کاهش داشته، اما این کاهش برای استان تهران بسیار خفیف و نزدیک به 3 درصد بوده است.
نرخ بالای مهاجرت به تهران زمانی نگران کننده میشود که بدانیم حدود 88 درصد از افزایش جمعیت تهران از سال 90 تا 95 به خاطر مهاجرت بوده و نه زاد و ولد. همین موضوع باعث شده رشد جمعیت در تهران شکلی غیر طبیعی به خود بگیرد.
بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 95، جمعیت شهر تهران 8 میلیون و 737 هزار نفر اعلام شده است. این در حالی است که ظرفیت جمعیتپذیری تهران (که با توجه به خانههای خالی و ساخت و سازهای مسکونی محاسبه میشود) حدود 13 میلیون نفر است.
این مسأله وقتی نگرانکننده است که طبق برنامه پیشبینیشده برای جمعیت شهر تهران در سال 1404، ظرفیت جمعیتپذیری این شهر نباید بیش از 10.5 میلیون نفر باشد.
همه این آمار و ارقام بر یک چیز دلالت دارد: نرخ مهاجرت به تهران زیاد و بیش از حد معقول است که میتواند اثراتی جدی بر شرایط این کلانشهر بگذارد. اما چرا مردم تا به این حد علاقه دارند به تهران مهاجرت کنند؟
بر اساس آمار سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، استان تهران مقصد 20.2 درصد از جمعیت مهاجر کشور بوده است. |
دلایل مهاجرت به تهران
برای مهاجرت به تهران دلایل فراوانی را میتوان آورد که در ادامه به چندتا از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
در همین رابطه بخوانید: |
شهرنشینی وابسته
اولین دلیل از دلایل مهاجرت به تهران، رشد این شهر بر اساس الگوی «شهرنشینی وابسته» است. در این الگو شهرهای بزرگ از همه نظر با شهر دوم خود فاصله زیادی دارند. این الگو پیش از انقلاب نیز در تمام کلانشهرهای کشور دیده میشد که در آن زمان سازمان برنامه و بودجه به آن توجه کرد و در قالب برنامههای پنج ساله توسعه تحت عنوان تمرکززدایی به آن پرداخت.
پس از انقلاب و همزمان با جنگ تحمیلی، الگوی شهرنشینی وابسته متوقف شد. اما از حوالی سال 1370 مجددا رشد شهری از طریق این الگو دوباره آغاز شد.
کلانشهرها در تمام دنیا به خاطر جذابیتهایی که دارند، مهاجر پذیرند و وزن جمعیتیشان پیوسته رو به رشد است که یکی از دلایل اصلی آن بازار اشتغال گسترده است. بنابراین نمیتوان تمرکز جمعیتی در کلانشهرها را کلا یک ویژگی منفی دانست. زیرا در تمامی دنیا کلانشهرها مرکز تولید به شمار میروند.
اما تهران به خاطر آنکه با الگوی شهرنشینی وابسته توسعه یافته است به جای اینکه مرکز تولید باشد، تبدیل به مرکز مصرف شده است. زیرا باید بخش عمدهای از درآمد ناشی از فروش مواد اولیه مانند نفت و گاز در این گرهگاه جمعیتی مصرف شود.
در حال حاضر تهران حدود 20 درصد از جمعیت کل کشور را در خود جای داده که نشان میدهد چه تمرکز جمعیتی عجیبی در این کلانشهر وجود دارد.
توسعه تهران بر اساس الگوی شهرنشینی وابسته باعث شده این شهر کاملا مصرفکننده باشد. |
عدم وجود عدالت فضایی و سیاستهای آمایش سرزمین
آمایش سرزمین به توزیع متوازن و هماهنگ جغرافیاییِ کلیه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در پهنه سرزمین نسبت به قابلیتها و منابع طبیعی و انسانی گفته میشود.
در کشور ما هیچ برنامهای برای عدالت فضایی و پخش فعالیتها در بخشهای مختلف سرزمین بر اساس استعدادهایشان وجود ندارد. به همین دلیل اصلا مشخص نیست که توزیع جمعیت و فعالیت در ایران از چه الگویی تبعیت میکند. زمانی که عدالت فضایی وجود نداشته باشد و دولتها برنامهای برای پخش فعالیتها در قسمتهای مختلف نداشته باشند به صورت طبیعی تمام امکانات در پایتخت جمع میشود.
همین مسأله باعث میشود سایر نقاط کشور از جمعیت، ثروت و نخبهها خالی شود و همه به پایتخت روی بیاورند. این موضوع نه تنها منجر به رشد شدید جمعیتی پایتخت میشود، بلکه به خاطر در نظر نگرفتن ویژگیهای بالقوه نقاط مختلف سرزمین ضرر قابلتوجهی به کشور وارد میکند.
این موضوع نیز چندان جدید نیست. در دهه 1950 شهر پاریس با پدیده هجوم مهاجران و افزایش بیرویه جمعیت روبهرو شد. دولت وقت فرانسه با توجه به این موضوع و برای اینکه سایر نقاط کشور از نیروی انسانی، سرمایه و نخبه خالی نشود دست به پیادهسازی سیاستهای آمایش سرزمین زد و با این پدیده مقابله کرد. مسألهای که در ایرانِ امروز مورد توجه نیست و نتیجه آن همین نرخ بالای مهاجرت به پایتخت است.
نبود سیاستهای آمایش سرزمین نه تنها منجر به تمرکز امکانات در تهران شده، بلکه باعث میشود استعداد بخشهای دیگر ایران نادیده گرفته شود. |
تجمع ثروت و فرصتهای شغلی
فقر امکانات و خدمات در مبدأ و وجود ثروت و فرصتهای شغلی در مقصدِ مهاجرت دیگر دلیلی است که میتوان برای نرخ بالای مهاجرت به تهران برشمرد. بخشی از جمعیت تهران دانشجویانیاند که به قصد ادامه تحصیل به پایتخت آمدهاند، اما بعد از اتمام تحصیلشان به شهرشان باز نگشتهاند. بخش دیگری از مهاجران نیز افرادیاند که به قصد سرمایهگذاری به تهران مهاجرت کردهاند.
اینکه چرا ثروت و فرصتهای شغلی در تهران جمع شده دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها همانطور که گفته شد نبود سیاستهای آمایش سرزمین است. از دیگر دلایل میتوان به برنامهریزی نادرست دستگاههای دولتی و غیر دولتی، پراکندگی مدیریت شهری و… اشاره کرد.
این مسائل باعث شده تهران برای سرمایهگذاران جذاب باشد و در نتیجه سرمایه به جای توزیع در کشور در تهران جمع شده است. همین موضوع به صورت تصاعدی باعث شده امکانات در تهران بیشتر شود و امکاناتِ بیشتر باز به رشد جمعیت منجر میشود. این در حالی است که سایر مناطق از امکان توسعه محروم ماندهاند.
تجمع ثروت و فرصتهای شغلی یکی از دلایل اصلی مهاجرت نیروی کار و سرمایهگذاری به تهران به شمار میآید. |
مشکلات زیستمحیطی و خشکسالی
در سالهای اخیر مشکلات زیستمحیطی کشور رو به افزایش بوده و پدیده خشکسالی گریبانگیر نقاط بسیاری از ایران شده است. موضوعاتی مانند خشک شدن دریاچهها و مسائلی مانند ریزگردها مردم را به مهاجرت ترغیب و بعضا مجبور میکند. تهران به عنوان قطب اقتصادی کشور اولین گزینه برای مهاجرت این دسته از افراد به حساب میآید.
مهاجرت به تهران و نوسانات شدید اقتصادی
همه میدانیم که کشورمان در اقتصادش با چه نوسانات شدیدی روبهرو است. نوسانات شدید اقتصادی و رکورد یکی از دلایل اصلی افزایش نرخ مهاجرت به کلان شهرهاست. در زمان رکورد سرمایهها برای در امان ماندن از تبعات رکود به کلانشهرها -به خصوص پایتخت- آورده میشوند.
در زمان رونق نیز همواره بخشی از سرمایه برای چند برابر کردن اصل سرمایه به سمت کلانشهرهایی با خدمات و امکانات بیشتر گرایش دارد.
اما نتیجه این اتفاق چیست؟ خالی شدن شهرهای کوچک از سرمایه، تبدیل شدن تهران به پناهگاه سرمایهها، کاهش امکانات کار در شهرهای کوچک و در نهایت مهاجرت نیروی کار به پناهگاه سرمایهها. اتفاقی که در جریان شرایط بد اقتصادی هفت هشت سال اخیر شاهدش بودهایم.
در دوره رکود اقتصادی سرمایهداران برای حفظ سرمایههایشان از تبعات رکود آنها را به کلانشهرها -به خصوص پایتخت- منتقل میکنند. |
رشد بیرویه ظرفیت سکونتگاهی در اثر مهاجرت به تهران
افزایش ساخت و ساز همیشه خوب و مثبت نیست. گاهی افزایش ظرفیت سکونتگاهی باعث میشود شرایط برای مهاجرت افراد بیش از پیش فراهم شود. در سالهای 90 تا 92 آمار صدور پروانه ساختمانی در شهر تهران از 80 هزار واحد در سال به 200 هزار واحد رسید.
مسکن مهر نیز در شهرهای اطراف در شرایطی گسترش یافت که اصلا به خدمات و امکانات شغلی موجود در آن مناطق فکر نشده بود. در نتیجه مهاجرت ابتدا به شهرکها و شهرهای اطراف اتفاق افتاد و بعد به مرور این جمعیت وارد تهران شد.
در همین رابطه بخوانید: |
پیامدهای نرخ بالای مهاجرت به تهران
تا اینجا به بررسی این موضوع پرداختیم که چرا نرخ مهاجرت به تهران تا به این حد بالاست. اما این رشد جمعیت که اکثرا از طریق مهاجرت است چه تاثیری بر این کلانشهر دارد؟
- نرخ بالای مهاجرت به تهران و تجمع جمعیت در این کلانشهر باعث شده که پایتخت ایران شهری کاملا مصرفکننده شود. این شهر از نظر اقتصادی برای تولید ملی کشور ارزشی ندارد؛ زیرا هزینههایش بیش از درآمدش است.
- تجمع جمعیت در یک نقطه از کشور باعث شده تهران از لحاظ سیاسی و امنیتی آسیبپذیر باشد. اگر تنها برای چند روز آب یا برق تهران قطع شود میتوانید تصور کنید چه فاجعهای پیش میآید؟ در مورد اینکه تهران روی گسل زلزله است و هر آن ممکن است زلزله شدیدی این شهر را بلرزاند زیاد شنیده و خواندهاید. تجمع جمعیت در این کلانشهر باعث میشود خسارات جانی و مالی این زلزله احتمالی بیش از پیش شود.
- افزایش و تمرکز جمعیت در تهران باعث شده سایر نقاط کشور از جمعیت و نیروی کار خالی شود که مطمئنا این موضوع برای توسعه متوازن یک کشور آسیبی بزرگ و جدی است.
- فشردگی جمعیت باعث میشود سرانههای زیستمحیطی و خدماتی شهر آسیب ببیند. بارزترین نمود این آسیب را میتوان در تشدید ترافیک و آلودگی هوای تهران دید.
- افزایش جمعیت مهاجر باعث میشود فرصتهای شغلی بین جمعیت مهاجر و ساکن تقسیم شود. این موضوع خود باعث به هم خوردن تعادل شغلی میشود.
جمعبندی
- آخرین آمار سرشماری نفوس و مسکن نشان میدهد با وجود کاهش خفیف مهاجرت به تهران، این شهر اصلیترین مقصد مهاجران است.
- نرخ بالای مهاجرت به تهران از آن رو نگرانکننده است که بیش از 88 درصد افزایش جمعیت پنج سال اخیر این کلانشهر به خاطر مهاجرت بوده است.
- از جمله دلایل اصلی مهاجرت به تهران میتوان به رشد تهران بر اساس الگوی شهرنشینی وابسته، عدم وجود سیاستهای آمایش سرزمین، نوسانات شدید اقتصادی و رشد بیرویه ساخت و ساز اشاره کرد.
- رشد شدید جمعیت مهاجر تهران باعث شده این شهر کاملا مصرفکننده باشد و از نظر سیاسی و امنیتی آسیبپذیر شود.
در همین رابطه بخوانید: |
از اصفهان و شیراز و مشهد که خودشون کلانشهر هستن و انصافا امکانات مناسبی هم دارن چرا سالانه دهها هزار نفر میان تهران؟؟؟جواب واضحه صرفا در مرکز بودن برای همه شده آرامش خاطر لذا باید این مرکزیت هر ۱۰۰سال یکبار جابجا بشه که این احساس تمامیت به همه ایران برسه هی درون کوچی رخ نده
سلام.وقت بخیر .
در مورد علت مهاجرت میشه راهنمایی بفرمایید؟